حسین شریعتمداری: شما چرا ماتمگرفتهاید؟! /نگرانی اسراییل از احیای روابط تهران و ریاض/نوید تحولات مثبت برای منطقه
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۰۷۴۲۲
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۲۱ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که واکنشها به توافق ایران و عربستان و تحلیلهای مختلف درباره آثار منظقهای این توافق همراه با خبرهایی از جمله روند کاهشی دلار، دستگیری ۱۰۰ نفر در ماجرای مسمومیت دانش آموزان و دغدغههای بنزینی آخر سال مردم در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
حسین شریعتمداری: شما چرا ماتمگرفتهاید؟!
حسین شریعتمداری مدیرمسئویل کیهان در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان شما چرا ماتمگرفتهاید؟! نوشت: برخی از مدعیان اصلاحات توئیت کردهاند که دولت کنونی بالاخره پذیرفت باید به مذاکره روی آورد! و در واکنش به تیتر کیهان که «مدعیان اصلاحات مذاکره را یاد بگیرند» نوشتهاند «ما که خیلی وقت پیش
اینها (ضرورت مذاکره) را گفته بودیم. خوشحالیم، بالاخره شما هم یاد گرفتید»! و توضیح نداده بودند منظورشان کدام مذاکره است که دولت سیزدهم باید یاد بگیرد؟! نزدیک به ۸سال همه امکانات و بودجه و ظرفیتهای کشور را پای مذاکره با آمریکا هزینه کردند که تحریمها را لغو کنند، ولی نه فقط هیچ تحریمی را لغو نکردند بلکه صدها تحریم دیگر هم به تحریمهای قبلی اضافه کردند! و بعد از آنهمه امتیازات نقدی که به حریف دادند، به قول خودشان تنها دستاوردشان «تقریباً هیچ» بود! اگر منظور آقایان از مذاکره، امتیاز دادن است که اینگونه مذاکرهکردن افتخاری ندارد تا قابل یادگرفتن! باشد و چنانچه منظورشان مذاکرهای است که مانند مذاکرات اخیر، نتیجه آن تامین منافع ملی و سیلی زدن به آمریکا و اسرائیل باشد، که حضرات بارها نشان دادهاند اهل اینگونه مذاکرات نیستند!
گفتنی است که موافقت و مخالفت با یک موضوع به متن و محتوای آن
باز میگردد و نه عناوین و نامها. به قول ملای رومی؛
«کار نیکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نوشتن شیر، شیر»
- اگرچه هنوز متن توافق ایران و عربستان که با وساطت اولیه عراق و عمان و نهایتاً چین صورت پذیرفت، منتشر نشده است، ولی شواهد موجود به وضوح حکایت از آن دارند که ایران اسلامی کماکان به اصول و مبانی خود وفادار مانده است. به عنوان مثال یکی از مسائل فیمابین، حمایت ایران از جبهه مقاومت بود که واکنش جبهههای مقاومت نسبت به توافق یاد شده نشان از پایبندی جمهوری اسلامی ایران به ادامه حمایت از آنان دارد. سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در این خصوص میگوید «تحول بهوجود آمده درخصوص روابط ایران و عربستان به سود ملتهای منطقه است و افقهای جدیدی در منطقه و لبنان ایجاد میکند» و محمد عبدالسلام سخنگوی جنبش انصارالله یمن اظهار میدارد: منطقه به بازگشت روابط طبیعی میان کشورهایش نیاز دارد بهگونهای که امت اسلامی امنیت مفقود شدهاش به سبب دخالتهای خارجی و در رأس آن دخالتهای صهیونیستی- آمریکایی را پس بگیرد».
گفتنی است شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزبالله لبنان میگوید «توافق ایران و عربستان ضربهای دردناک به پروژه صهیونیستی- آمریکایی است» و این دقیقاً تکرار همان تیتر اول کیهان روز شنبه - ۲۰ دیماه - است.
- و بالاخره این پرسش اساسی از مدعیان اصلاحات در میان است که چرا هرگاه - مانند توافق اخیر- آمریکا و متحدانش به خشم میآیند، شما ابراز نگرانی میکنید؟! ضمن آنکه اشارات ما در این یادداشت دربرگیرنده تمامی هواداران جبهه اصلاحات نیست اگرچه هواداری افراد متعهد از این جبهه را با توجه به کارنامه و مواضع دستاندرکاران اصلی جبهه اصلاحات تعجبآور تلقی میکنیم!
نگرانی اسراییل از احیای روابط تهران و ریاض
فریدون مجلسی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان نگرانی اسراییل از احیای روابط تهران و ریاض نوشت: توافق تهران و ریاض برای احیای روابط دوجانبه اتفاق بسیار مهمی است، اما هنوز نمیتوان درباره فرجام آن قضاوت کرد. این توافق روی کاغذ یک نتیجه اولیه داشته که «احیای روابط دوجانبه» ایران و عربستان سعودی و «بازگشایی سفارتخانهها» طی یک بازه زمانی معلوم است، اما جزییات آن هنوز روشن نیست. برای تحلیل این توافق باید محتاط بود. بهطور معمول در رابطه میان دو همسایه با ظرفیتهای مشابه ایران و عربستان سعودی از نظر ثروت باید تجارت دوجانبه گستردهای وجود داشته باشد و هر دو طرف از این رابطه سود قابلتوجهی ببرند، اما در عمل آنچه میان ایران و عربستان در مرحله فعلی اتفاق میافتد نوعی آتشبس است. چه در گذشته و چه امروز و چه فردا چشماندازی برای توسعه جدی روابط اقتصادی وجود ندارد و نشانهای هم دیده نمیشود که امکان توسعه این رابطه در کوتاهمدت وجود داشته باشد. این در حالی است که دو طرف میتوانند در بعضی حوزهها تامینکننده نیاز یکدیگر باشند؛ در حوزه پتروشیمی عربستان کشوری پیشرو است و ایران میتوانست بازاری برای محصولات آنها باشد و در حوزههایی نظیر صادرات فولاد یا سیمان هم ایران وضعیت خوبی دارد و عربستان بازاری مناسب برای این محصولات ایران به نظر میرسد. اقتصاد نشاندهنده عمق واقعی یک رابطه و توصیفکننده وضعیت واقعی یک رابطه است. آنچه مانع از بهرهمندی اقتصادی میشود تضادهای سیاسی است. این نشان میدهد چشمانداز آینده روابط تهران و ریاض در آینده نزدیک چگونه است. اما همین توافق فعلی هم برای برخی بازیگران منطقهای نگرانکننده است. نگرانی اسراییل یک نگرانی کلان است. آنها میدانند که جمهوری اسلامی ایران موجودیت اسراییل را از اساس قبول ندارد و به همین دلیل به اغلب فعالیتهای ایران ازجمله فعالیتهای هستهای و موشکی به عنوان یک منبع تهدید نگاه میکنند. اسراییل خوشبین بود که توافق ابراهیم باعث شود کشورهای عربی به همراه اسراییل و ایالات متحده، ایران را در نوعی محاصره قرار دهند. عربستان، اما به دلایلی به خصوص در سالهای اخیر تلاش دارد که بازی دیگری را دنبال کند. انتخاب ریاض توسعه اقتصادی در داخل است و دستیابی به این هدف ایجاب میکند که سیاست تنشزدایی در دستور کار قرار گیرد. آنها معتقدند دستیابی به قدرت اقتصادی قابل توجه باعث میشود که آنها به مرور زمان به بازدارندگی نظامی هم دست پیدا کنند. اسراییل تنشزدایی میان ایران و اعراب را مانعی برای عادیسازی روابط با سایر کشورهای عرب منطقه که هنوز تن به عادیسازی ندادهاند، میداند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل هم آگاه است که اگر ایران بتواند بر مشکلات خود در حوزه سیاست خارجی غلبه کرده و با تنشزدایی روابطی عادی با همسایگان خود و سایر کشورهای جهان برقرار کند این مساله به تقویت توان اقتصادی ایران منجر خواهد شد و نوعی بازدارندگی جدی برای ایران در برابر اسراییل ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل هم بود که اسراییل همواره میکوشید تا ایران را یک تهدید واقعی و جدی برای کشورهای منطقه نظیر عربستان، کویت، قطر، عمان و بحرین و سایر کشورها بازنمایاند.
برای اسراییل که برنامه هستهای ایران را یک تهدید میدید و این روزها با غنیسازی بالای ۶۰ درصدی بیش از همیشه نگران است، همواره گزینه حمله نظامی به تاسیسات ایران به عنوان یک گزینه جدی مطرح بود. برای عملی ساختن این گزینه آنها همکاری کشورهای عربی و در راس آنها عربستان را یک پیششرط لازم میدید و حالا نگران است که همگامی و همسویی عربستان با اسراییل در موضوع ایران از بین برود. واسطهگری چین هم در این میان حائز اهمیت است. چین برای تامین انرژی مورد نیاز خود به خاورمیانه متکی است. عربستان یکی بزرگترین تامینکنندگان نفت چین است، قطر بخش مهمی از نیاز چین به گاز را رفع میکند و ایران نیز صادرات مستمر نفت به چین دارد. پکن برای حفظ منافع اقتصادی خود از تنشزدایی در منطقه خلیج فارس و اصلاح نسبی روابط میان تهران و ریاض سود میبرد.
برای تهران و ریاض هم تنشزدایی یک اتفاق سودمند است و میتواند مفید و زمینهساز اتفاقات خوب باشد. اما نیاز است مجموعهای از اقدامات دیگر نیز همزمان با احیای روابط دوجانبه با عربستان سعودی بهطور جدی پیگیری شود. تلاش برای خارج کردن کشور از لیست سیاه کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) که پیششرط داشتن استقلال بانکی و روابط بانکی با دیگر کشورهای جهان است، پایان دادن به بحرانهای منطقهای و بینالمللی و گفتگو و مذاکره برای فراهم کردن شرایطی برای رفع تحریمها ازجمله ضروریات است. مردم ایران باید بتوانند در سایه ثروت ملی و مواهب گستردهای که در این سرزمین وجود دارد زندگی خوبی داشته باشند.
نوید تحولات مثبت برای منطقه
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان نوید تحولات مثبت برای منطقه نوشت: خبر توافق میان ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط دوجانبه، قطعاً تحول قابل توجهی در مناسبات منطقه خاورمیانه و جهان اسلام به وجود خواهد آورد. این تحول مهم را در چند محور میتوان رصد کرد.
۱- در منطقه خاورمیانه، ایران و عربستان دو کشور مهم هستند که به دلیل برخورداری از ویژگیهای سرزمینی، منابع نفت و گاز، موقعیتهای استراتژیک، در کل منطقه و حتی فرامنطقه تاثیرگذارند. وجه مشترک اسلامی که عامل مهمی برای تحکیم پیوندهای برادری میان دو ملت ایران و عربستان میتواند باشد، در شرایطی که دو کشور دارای روابط حسنه باشند برای برقراری ثبات در منطقه بسیار کارساز خواهد بود. این واقعیت، در دهههای ۷۰ و ۸۰ هجری شمسی هنگامی که به ابتکار آیتالله هاشمی رفسنجانی از ظرفیتهای مشترک ایران و عربستان به خوبی استفاده شد، نمایان گردید و منافع مادی و معنوی زیادی نصیب دو ملت و حتی سایر ملتهای منطقه کرد. قطع شدن رابطه میان دو کشور که خواسته دشمنان مشترک خارجی و عناصر افراطی داخلی بود، در سالهای اخیر زیانهای زیادی به منافع دو ملت و ثبات منطقه وارد کرد. ازسرگیری روابط میان تهران و ریاض قطعاً میتواند مانع وارد شدن زیان بیشتر شود و حتی جبران مافات کند.
۲- یکی از عوارض منفی استمرار خصومت میان ایران و عربستان، استمرار جنگ یمن است. دو کشور ایران و عربستان در یمن نفوذ دارند و روابط حسنه میان این دو کشور میتواند به پایان یافتن این جنگ خانمانسوز کمک کند. جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای دهه ۹۰ تلاشهای زیادی برای پایان دادن به جنگ یمن به عمل آورد، ولی توفیقی به دست نیاورد. مانع اصلی، قطع بودن روابط دو کشور بود. ادامه این جنگ، علاوه بر اینکه به ملت مظلوم یمن زیانهای جانی و مالی زیادی وارد میکرد، موجب سوءاستفاده بعضی کشورهای منطقه برای دست اندازی به بخشهائی از مناطق سرزمینی یمن و منابع سرشار آن نیز میشد. این سوءاستفاده حتی برای رژیم صهیونیستی نیز امکان طمعورزی به بعضی مناطق یمن از جمله جزیره سقطری را فراهم ساخت و راه را برای نفوذ صهیونیستها در یمن هموار کرد. ازسرگیری روابط میان ایران و عربستان میتواند به این دستاندازیها و طمع ورزیها هم پایان دهد و یمن را از تمام گزندهای جانی و مالی و سرزمینی نجات دهد.
۳- جلوگیری از نفوذ روزافزون صهیونیستها در امور مختلف منطقه از جمله امور امنیتی، سیاسی اطلاعاتی و فرهنگی، میتواند از نتایج ازسرگیری روابط ایران و عربستان باشد. درست است که آمریکا و بعضی کشورهای اروپائی با حمایت از رژیم صهیونیستی تلاش میکنند نفوذ صهیونیسم را در منطقه افزایش دهند و یا حداقل برای استمرار حیات غاصبانه رژیم نامشروع صهیونیستی زمان بخرند، ولی این تلاش آنها در زمانی که ایران بتواند از ظرفیتهای موجود در روابط خود با عربستان و سایر کشورهای منطقه استفاده کند، اگر بیاثر نشود قطعاً کماثر خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران باید به مدد تحکیم روابط با کشورهای عربی و اسلامی، مانع افزایش نفوذ رژیم نامشروع صهیونیستی در منطقه شود.
۴- یکی دیگر از محورهای مهم مرتبط با روابط ایران و عربستان، تنشزدائی در منطقه است. ملتهای منطقه در یک دهه اخیر رنجهای فراوانی را از ناحیه ناامنیهای پدید آمده در اثر فقدان روابط حسنه میان کشورهای خاورمیانه تحمل کردند. رشد تروریسم، تیره شدن روابط سوریه با کشورهای عربی، ناامنیهای درازمدت در عراق و لبنان و افغانستان همگی از تیرگی روابط میان کشورهای عربی و اسلامی منطقه ناشی شده است. از این تیرگیها آمریکا و رژیم صهیونیستی سود میبرند و زیانهای کلانی متوجه ملتهای مسلمان میشود که مهمترین آنها ناامنی و برادرکشی است. ازسرگیری روابط ایران و عربستان، میتواند گام مهمی در جهت ثبات و امنیت منطقه باشد و تحولات مثبتی را برای منطقه رقم بزند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مناجات شعبانیه حسن غفوری فرد مسمومیت دانش آموزان عادی سازی روابط ایران و عربستان مرور روزنامه ها رژیم صهیونیستی عربستان ایران فریدون مجلسی حسین امیرعبداللهیان مناجات شعبانیه حسن غفوری فرد مسمومیت دانش آموزان عادی سازی روابط ایران و عربستان روابط ایران و عربستان میان ایران و عربستان جمهوری اسلامی ایران روابط تهران و ریاض ازسرگیری روابط نگرانی اسراییل روابط دوجانبه کشور های عربی سایر کشور ها احیای روابط روابط میان برای منطقه تنش زدایی روابط دو دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۰۷۴۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! | ماده ۴۹ لایحه عفاف و حجاب یعنی پول بده و کشف حجاب کن! | انتقاد تند حسین شریعتمداری
به گزارش همشهری آنلاین، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت:
۱- شاید از تیتر یادداشت پیش روی تعجب کنید و از خود بپرسید؛ «برجام» با لایحه «عفاف و حجاب» چه نسبتی دارد؟! در نگاه اول حق با شماست! موضوع برجام فناوری هستهای و مقصود از آن لغو تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی علیه کشورمان بود ولی موضوع لایحه عفاف و حجاب، مقابله با پدیده پلشت و خانمانسوز کشف حجاب است. اما مروری -هرچند گذرا- بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش میکشد که مبادا همانگونه که برجام به جای لغو تحریمها، تعداد آنها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد! مجلس قبلی برجام را بیتوجه به انتقادات جدی و مستند منتقدان، ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کرد و شد آنچه نباید میشد! مراحلی که در تصویب لایحه عفاف و حجاب دنبال میشود نیز با آنچه بر سر تاسیسات هستهای کشورمان آوار شد، شباهتهایی دارد و صد البته با دامنهای بسیار گستردهتر و خطرناکتر! تعجب نکنید. بخوانید!
۲- این روزها لایحه موسوم به عفاف و حجاب برای بررسی نهائی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است. پیش از این و در طول نزدیک به یک سالی که از تهیه و تنظیم این لایحه میگذرد، در چند نوبت و متناسب با مراحل مختلفی که لایحه طی میکرد، به ارزیابی و نقد مستند برخی از مفاد آن پرداخته بودیم ولی متاسفانه علیرغم برخی تغییرات، موارد سؤالبرانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده میشود که میتواند کارآمدی آن را با تردیدهای جدی روبهرو کند. از این روی، اشاره به نکاتی را در این خصوص خالی از فایده نمیدانیم.
۳- اولین پرسش که اساسیترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!
الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشتهایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست. بنابراین فقدان قانون نمیتواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.
ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت میتوانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!
ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازهای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارتآفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!
۴- ممکن است ادعا شود که روبهرو شدن با شرایط خاص! علت احساس نیاز به تهیه این لایحه بوده است! که باید پرسید: کدام شرایط خاص مورد نظرتان است؟! جامعه روال عادی خود را طی میکرد و رخداد و شرایط ویژهای در میان نبود. حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و میفرمایند: «یک مطلب دیگری را من میخواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت، مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بیآن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟!
۵- آیا موارد یاد شده شکبرانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردیدهای جدی روبهرو نمیکند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و سادهاندیشی مسئولان، به نظام و تودههای عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟! اگر پاسخ منفی است، بفرمایید چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گستردهتر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحهای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس میرود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه
(بخوانید کلیات ابوالبقا) تبدیل میشود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچههای مجلس معطل میماند؟!
۶- و اما، اقدام اخیر نیروی انتظامی در قالب «طرح نور» نه فقط تاکنون طرح موفقی بوده است بلکه با جرأت میتوان گفت که تنها طرح و اقدام موفق و کارساز طی یکسال اخیر است. در این خصوص گفتنی است که اولاً؛ این طرح، کمترین ربطی به لایحه عفاف و حجاب ندارد بلکه اجرای قوانین موجود است که طی یک سال گذشته در حرکتی مشکوک، متوقف مانده بود و از این روی سند دیگری بر غیرضروری بودن لایحه حجاب و عفاف است و این پرسش را پیش میکشد که چرا و با چه توجیه قابل قبولی از اجرای قوانین موجود خودداری شده بود؟! و ثانیاً؛ در صورتی که لایحه عفاف و حجاب بهگونهای که در مجلس تهیه شده است به تصویب شورای نگهبان برسد، از ادامه اجرای طرح نور نیز جلوگیری خواهد شد و امید تازهای که با اجرای این طرح در افق پیشروی ملت پدید آمده است هم بر باد خواهد رفت!... میپرسید چرا؟! بخوانید!
۷- در ماده ۴۹ لایحه عفاف و حجاب آمده است «هر زنی در انظار عمومی، معابر یا اماکن عمومی که نوعاً در منظر نامحرم است، اعم از فضای حقیقی یا مجازی کشف حجاب کند، به نحوی که چادر یا مقنعه یا روسری یا شال و امثال آنها بر سر نداشته باشد، در مرحله اول از طریق سامانههای هوشمند فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) با تطبیق با سایر بانکهای اطلاعاتی اطمینانآور احراز هویت قطعی مرتکب، معادل یک دوم حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه ولیکن اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق میشود و با استفاده از سامانههای هوشمند یا پیامک یا پست، به وی اعلام میشود. در صورت تکرار در مدت تعلیق جریمه (مرتبه دوم) علاوهبر اخذ جریمه مرتبه اول، معادل حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه و از طرق مذکور به وی اعلام میشود، در مرتبه سوم توسط مرجع قضائی به جزای نقدی درجه شش و در مراتب بعدی به جزای نقدی درجه پنج محکوم میشود. در صورت تکرار بیش از چهار بار، مرتکب به مجازات تکرار جرم موضوع ماده ۳۷ این قانون، غیر از حبس محکوم میگردد»!
۸- یک بار دیگر متن این ماده را بخوانید! پلیس از برخورد قانونی با کشف حجاب که «جرممشهود» است و باید بلافاصله از آن جلوگیری کند، منع شده است! و به جای آن باید پس از مشاهده کشف حجاب از کشفحجابکننده عکس بگیرد و خانم کشفحجابکننده را از طریق سامانهها شناسائی کند و سپس به او پیامک بزند و در نهایت خانم کشف حجابکننده به جریمه نقدی محکوم خواهد شد و مطابق این ماده «اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق میشود»! و... یعنی پول بده و کشف حجاب کن! و تازه این جریمه هم ۳ سال به حالت تعلیق خواهد بود!
آیا قرار است اینگونه با پدیده خانمانبرانداز کشف حجاب مقابله شود؟! اگر لایحه یاد شده با همین فحوا تصویب شود، اولاً؛ دست دشمنان و عوامل مزدور آنها را برای گسترش کشف حجاب باز میگذارد. ثانیاً؛ زنان و دختران فریبخورده و بیخبر از پشت صحنه این پدیده پلشت را در طرح فریب دشمنان به حال خود رها میکند و در نهایت زمینه را (به قول حضرت آقا) برای گامهای خسارتبار بعدی فراهم میآورد.
۹- حالا به این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی مسئولان نظام نگاه کنید حضرت ایشان بعد از تاکید بر وجوب شرعی و قانونی حجاب، میفرمایند: «امروز [دشمنان] روی مسئله برداشتن حجاب بانوان تلاش میکنند ولی این اول کار است. هدف این نیست. هدف دشمن آن است که وضع کشور را برگردانند به وضعیت قبل از انقلاب... بنده اطمینان دارم که بانوان کشورمان حتی کسانی که یک مقداری در زمینه حجاب سهلانگاریهائی هم دارند، اینها دلبسته اسلامند. وابسته نظامند. بارها گفتهام که با این دید باید نگاه کرد. بنده معتقدم در دولت و در قوه قضائیه و در بخشهای مختلف در این زمینه مسئولیت وجود دارد و باید به مسئولیتهای قانونی و شرعی خود عمل کنند. خود بانوان ما در این مسئله بیش از همه مسئولیت دارند».
۱۰- و در پایان، اشاره به دو نکته ضروری به نظر میرسد؛
اول: آن که طرح «نور» نشان داد با اجرای هوشمندانه قوانین موجود میتوان به مقابله کشف حجاب رفت و ضمن شناسائی و برخورد قاطع با عوامل مزدور دشمن، زنان و دختران بیخبر از نقشه دشمنان را هم از ترفند فریبکارانه آنان با خبر کرده و نجات داد. و البته حضور و مسئولیتپذیری سایر مراکز مسئول نیز ضروری است.
دوم: از شورای محترم نگهبان انتظار میرود که مانند همیشه تمامی مفاد لایحه عفاف و حجاب را با دقتنظر بررسی کند و همانگونه که روش پسندیده این شورا بوده و هست اجازه ندهد کمترین تخلفی از مبانی شرعی، اصول قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام در طرح یاد شده جای داشته باشد... اگرچه با توجه به شرحی که درباره تهیه این لایحه ارائه شد، بهتر آن است که طرح یاد شده از اساس کنار گذارده شود.